حجتالاسلام عباس اميريفر، از اعضاي شوراي مركزي جمعيت وفاداران به انقلاب اسلامي و جامعه وعاظ است. حامي دولت است اما معتقد است انتقاد به كارايي ميانجامد. جامعه وعاظ را محلي براي وحدتبخشي ميداند و تاكيد ميكند اجازه نميدهد كسي براي ابراز اختلافات شخصي خود از اين جامعه استفاده كند. متن گفتوگوي حجتالاسلام اميريفر با تهرانامروز اين چنين است:
تاريخ فعاليت جامعه وعاظ به چه زماني باز ميگردد و حلقه تاسيس آنچه كساني بودند؟
اين جامعه در زمان فتنه بنيصدر و با همت شهيدان بهشتي و مطهري تاسيس شد. در آن زمان جمعي از روحانيون سابقهدار و مبارز در زمان رژيم گذشته گرد هم آمدند و جامعه وعاظ را تشكيل دادند. جلسات هفتگي در مدرسه شهيد مطهري برگزار ميشد. رئيس جامعه وعاظ حجتالاسلام ناطق نوري و دبير آن حجتالاسلام اكرمي بود و برخلاف برخي اخبار كه منتشر ميشود، جلسات اين جامعه هيچگاه متوقف نشده است اما پس از انتخابات فعاليتهاي جامعه وعاظ با رويكرد جديد ادامه يافت.
اما ظاهرا در بحبوحه انتخابات رياستجمهوري دهم جلسات اين جامعه برگزار نميشده است. علت حضور برخي اعضا در ستاد كانديداهاي اصلاحطلب بود؟
نام اين عدمبرگزاري جلسات را نميتوانيد تعطيلي بگذاريد بلكه بايد گفت رويكرد و مشي اين جلسات عوض شد. ميرحسين موسوي پس از اينكه براي حضور در انتخابات رياستجمهوري دهم نامنويسي كرد، چند رويكرد را برگزيد. يكي اين بود كه بااطلاع از حمايت بخشي از اصولگرايان از خود، از دو شخصيت معروف خواستند دو روحاني را بهعنوان اصولگرايان حامي ميرحسين موسوي در ستاد مشغول كند تا ستاد اصولگرايان حامي موسوي شكل جدي بگيرد. در اين ميان سيدرضا اكرمي و سيدمهدي طباطبايي معرفي و به عنوان اصولگراي حامي موسوي وارد فعاليت شدند.
مواجهه اعضاي جامعه با حضور اين دو روحاني در ستاد رقيب چگونه بود؟
بخش عمده جامعه وعاظ و به عبارتي اكثريت آنها از اين موضوع ناراحت شدند. اعضا به اين دو عضو اعتراض داشتند كه اگر حمايت از احمدينژاد را برنميتافتند لااقل سكوت ميكردند و به ستاد موسوي نميرفتند.
با توجه به اين انتقادات، پس از انتخابات آقايان اكرمي و طباطبايي بار ديگر بهجامعه برگشتند؟
آقاي طباطبايي كه از مدتها قبل در جلسات جامعه وعاظ حضور پيدا نميكرد و متاسفانه پس از انتخابات، مواضع خوبي در يكي از برنامههاي صدا وسيما اتخاذ نكرد و پس از آن هم ديگر سكوت كرد و حرفي نزد. آقاي اكرمي هم به ما اعلام كرد كه تا روز انتخابات از موسوي حمايت كرده و پس از آن فرمايشات مقام معظم رهبري را فصلالخطاب ميداند و موضع ايشان را دنبال ميكند اما آقايان عضو جامعه نتوانستند اشتباه اين اعضا در مراجعه به ستاد رقيب را بپذيرند بنابراين آقاي اكرمي به عنوان دبيركل جامعه اعلام كرد كه جلسه تا اطلاع ثانوي تعطيل ميشود اما اعضايي مانند بنده و آقاي شجوني كه در جامعه فعال بوديم، اين تعطيلي را مغاير با رهنمودهاي مقام معظم رهبري مبني بر اينكه علما در راس امور هستند، ديديم بنابراين تصميم گرفتيم كه گرد هم جمع شويم. پس از چهار يا پنج هفته به آقاي شجوني كه عضو شوراي مركزي جامعه روحانيت است گفتيم كه وعاظ سالهاست در سايه آيتالله مهدويكني فعاليت ميكنند و از رهنمودهاي ايشان استفاده ميكنند بنابراين از او خواستيم در جلسه جامعه روحانيت با آيتالله مهدويكني صحبت كند و نظر ايشان درخصوص ادامه فعاليت جامعه وعاظ در زيرمجموعه جامعه روحانيت را جويا شود كه آيتالله مهدويكني پس از شنيدن استدلالات اكرمي و اعضاي ديگر با رايگيري اعلام كردند كه جامعه وعاظ بار ديگر به جامعه روحانيت برگردد كه اين تصميم آيتالله قابل تقدير است.
بنابراين آقاي اكرمي از اين تاريخ دبيركل جامعه وعاظ نبود. درست است؟
آقاي اكرمي عملا استعفا داد بنابراين تصميم بر اين شد تا دبيركل جديد انتخاب شود البته ما از اكرمي نخواستيم كه به جلسات نيايد بلكه خود ايشان تصميم به قطع ارتباط گرفتند و من آقاي شجوني را با توجه به سوابق و مبارزات و همچنين دانش و علمش به عنوان دبيركل به ديگر اعضا معرفي كردم كه در نهايت با راي اكثريت اعضا، ايشان به عنوان دبيركل جديد معرفي و بنده به عنوان معاون اجرايي و دبير اجرايي جامعه انتخاب شدم.
اشارهاي به حضور مشايي در جلسه جامعه وعاظ كه حاشيهساز بود، نكرديد.
در برههاي تصميم گرفتيم سطح جلسات را بالا ببريم بنابراين با توجه به اينكه در ميان اصولگرايان و روحانيون ابهاماتي در خصوص عملكرد و اظهارات آقاي مشايي وجود داشت، از او دعوت كرديم به جلسه بيايد و به ابهامات پاسخ دهد كه خوشبختانه با استقبال رئيس دفتر آقاي رئيسجمهور مواجه شد و مشايي به جلسهاي آمد كه بهطور قطع 50 يا 60 درصد حضار در مورد او ابهاماتي داشتند. مشايي به مدت سه ساعت به سوالات پاسخ داد و فكر ميكنم اكثريت اعضا قانع شدند.
اما در برخي سايتها و خبرگزاريها خلاف اين قانع شدنها آمده است.
متاسفانه برخي خبرگزاريها تخطي كرده و اظهارات مشايي را به شكل گزينشي و غيرمرتبط به هم منتشر كردند و بدتر اينكه اين اظهارات ناقص را براي برخي رجل سياسي و مسئولان به صورت پيامك ارسال كردند و نتيجه جلسه را كاملا عكس حقيقت نشان دادند. بنابراين ما براي رفع اين خطا، مجبور شديم، كل مطالب اين جلسه را به خبرگزاري برنا بدهيم و فيلم كامل آن هم بهزودي در سايتها منتشر ميشود. مشايي در اين نشست نگفت كه حضرت نوح نتوانست مديريت كند بلكه تاكيد داشت كه نگذاشتند ايشان مديريت كند.
بلافاصله بعد از انتشار اظهارات مشايي در جلسه جامعه وعاظ، شايعه شد كه از داوود احمدينژاد براي حضور در جلسه و پاسخ به مشايي، دعوت شده است. اين شايعه صحت داشت؟
شايعه را يكي از خبرگزاريها آغاز كرد. اين خبرگزاري اصرار داشت كه از داوود احمدينژاد براي حضور در اين نشست دعوت شود تا مناظرهاي رخ دهد اما من به آنها گفتم جامعه وعاظ در جهت وحدت تلاش ميكند و نه نزاع و اختلاف. پس از اين پاسخ حاج داوود احمدينژاد با آقاي شجوني به عنوان دبيركل تماس گرفت و گفت كه اجازه دهيد تا بيايم و صحبت كنم كه آقاي شجوني به او پاسخ داد مسئول اجرايي فرد ديگري (بنده) است و ايشان بايد مهمانان را دعوت كند. همين مكالمه سبب شد همان خبرگزاري روز بعد خبري را با محتواي دعوت جامعه وعاظ از داوود احمدينژاد منتشر كند كه دروغ بود و ما دعوتي از برادر رئيسجمهور نكرديم.
تحليل خود شما از اصرار داوود احمدينژاد براي حضور در نشست جامعه وعاظ و پاسخ به مشايي چيست. آيا اختلاف اين دو تا اين حد جدي شده است؟
اگر خاطرتان باشد آقاي رئيسجمهور به دليل مسائلي كه حاج داوود در بازرسي پيش آورد، او را اخراج كرد. البته به حاج داوود عزيز ما اطلاعات غلط در مورد مشايي هم رسيده بود و از سوي ديگر مصاحبه او با روزنامه كيهان در مورد مشايي هم بسيار تند بود بنابراين ما دعوت از او در آن مقطع را به صلاح ندانستيم البته شايد در سال آينده از او دعوت كنيم.
واكنش داوود احمدينژاد به رد درخواستش براي حضور در نشست جامعه وعاظ چه بود؟
زماني كه داوود احمدينژاد از عدم دعوت خود به جامعه وعاظ اطمينان حاصل كرد، روز دوشنبه و همزمان با برگزاري نشست جامعه وعاظ تعدادي از طلاب را جمع كرد و در حضور آنها به سخنراني پرداخت و آنچه ميخواست در جامعه وعاظ بگويد، در آنجا گفت.
چرا در جلسات جامعه وعاظ از افراد دولتي يا نزديك به دولت دعوت ميشود. فكر نميكنيد شائبه دولتي بودن اين تشكل ايجاد شود؟
ما هيچگاه اين جامعه را دولتي نميكنيم. دوست نداريم به دولتي بودن متهم شويم و حرف و انتقاد خود را محكم بيان ميكنيم.
ظاهرا مهمان هفته گذشته جامعه وعاظ مشاور رئيسجمهور در امور روحانيت بود كه رسانهاي نشد. چه مسائلي در اين نشست مطرح شد؟
بحثهاي زيادي شد. به عنوان مثال در اين جلسه به سقاي بيريا انتقاد شد كه در طول دولتهاي نهم و دهم عملكرد موفقي نداشته است و استدلال هم اين بود كه اگر عملكرد او قوي بود، شائبه عدم ارتباط يا مشكل دولت با مراجع و علما مطرح نميشد.
پاسخهاي ايشان توانست حضار را قانع كند؟
نه. ما دوست داريم فرد ديگري مشاور رئيسجمهور در امور روحانيت باشد كه تجربه كاري داشته باشد. مثالي ميزنم. آقاي ادب مشاور آقاي موسوي در زمان نخستوزيري بود. او هر سه ماه روحانيون و علما را جمع ميكرد تا با وزرا ديدار داشته باشند و از اين طريق آنها را با تمام مسائل حتي در حوزه صنعت هم آشنا ميكرد. اكنون آقاي سقاي بيريا حتي يك جلسه هم با روحانيون نگذاشته است تا آنها با احمدينژاد ديدار كنند.